مقررات ارث
موجب ارث دو امر میتواند باشد: نسب و سبب
به عبارت دیگر انسان از دو جهت میتواند ارث ببرد؛ وابستگی نسبی و وابستگی سببی.
ماده ۸۶۱ قانون مدنی: موجب ارث دو امر است، نسب و سبب. اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند شامل:
1. پدر، مادر، فرزند و فرزند فرزند و ان ادنی یعنی هر چقدر پایین برود.
2. اجداد و ان اعلی یعنی هر چقدر بالا برود، برادر، خواهر و فرزندان آنها یعنی فرزندان خواهر و برادر و ان ادنی.
3. عمو، عمه، خاله و دایی و اولاد آنها و ان ادنی.
ماده ۸۶۲ قانون مدنی: اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند سه طبقهاند:
1. پدر و مادر و اولاد و اولاد اولاد
2. اجداد و برادر و خواهر و اولاد آنها
3. اعمام و عمات و اخوال و خالات و اولاد آنها
ماده ۸۶۳ قانون مدنی: وارثین طبقه بعد وقتی ارث میبرند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد. میان این طبقات یعنی طبقه وارثین تقدم وجود دارد، یعنی تا زمانی که از طبقه مقدم شخصی وجود دارد شخص دیگر از طبقه مؤخر ارث نمیبرد. به عبارتی میتوان گفت هر طبقه حاجب حرمانی طبقه بعدی است. منظور از حتجب حرمانی مانعی است که دیگری را از ارث محروم میکند. همسر تنها کسی است که به موجب سبب ارث میبرد و در کنار هر یک از طبقات بالا میتواند قرار گیرد.
ماده ۸۶۴ قانون مدنی: از جمله اشخاصی که به موجب سبب ارث میبرند، هر یک از زوجین است که در حین فوت دیگری زنده باشد. حالتی را فرض بفرمایید که همسر یک مرد دختر عموی وی نیز میباشد؛ آیا در صورتی که وارثی از طبقات اول و دوم از اشخاصی که به موجب نسب ارث میبرند وجود ندارد، زوجه میتواند علاوه بر آنکه به موجب سبب زوجیت ارث میبرد به موجب نسب نیز به واسطه رابطه خویشاوندی ارث ببرد؟ پاسخ در ماده 865 قانون مدنی آمده است.
ماده ۸۶۵ قانون مدنی: اگر در شخص واحد موجبات متعدده ارث جمع شود به جهت تمام آن موجبات ارث میبرد مگر اینکه بعضی از آنها مانع دیگری باشد که در این صورت فقط از جهت عنوان مانع میبرد. پس در سوال فوق پاسخ مثبت است، یعنی زوجه یک چهارم به واسطه موجب سببی و بقیه ماترک را به موجب نسبی میبرد. مثال قسمت اخیر ماده 865 را میتوان فرضی در نظر گرفت که برادر متوفی پسر عموی او هم باشد یا عمو و برادرزاده با هم باشند، با وجود برادر یا برادرزاده طبقه دوم یعنی عمو یا عموزاده از طبقه سوم ارث نمیبرد. در صورت نبودن وارث برای متوفی حاکم مأمور اداره ترکه است. این مطلب در ماده 866 قانون مدنی مورد تصریح قانونگذار قرار گرفته است.
ماده ۸۶۶ قانون مدنی: در صورت نبود وارث امر ترکه متوفی راجع به حاکم است. مقصود از حاکم در این ماده دادستان و دادگاه میباشد. در صورتی که متوفی برای اجرای وصیت خود وصی معین کرده باشد اداره ترکه به وصی واگذار میشود. حاکم مأمور اداره ترکه است نه مالک و وارث آن، بنابراین کسی که وارثی ندارد میتواند نسبت به تمام ترکه خویش وصیت کند و نباید تصور کرد که نفوذ دو ثلث آن منوط به اجازه حاکم است. البته در این باره نظر مخالف هم وجود دارد. ارث به موت مورث تحقق پیدا میکند؛ موت ممکن است حقیقی باشد یا فرضی.
ماده ۸۶۷ قانون مدنی: ارث به موت حقیقی یا به موت فرضی مورث تحقق پیدا میکند. مقررات مربوط به صدور حکم موت فرضی در مواد 1011 تا 1030 قانون مدنی در خصوص غائب مفقودالاثر آمده است.
ماده ۸۶۸ قانون مدنی: مالکیت ورثه نسبت به ترکه متوفی مستقر نمیشود مگر پس از اداء حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق گرفته. مقصود قانونگذار از استقرار مالکیت وراث الحاق قطعی سهم هر وارث از ترکه به دارایی او و انحلال شرکتی است که در ماترک برای وارثان ایجاد میگردد. به عبارت دیگر میتوان گفت رد و قبول ترکه در انتقال قهری آن به وارثان اثر ندارد، در واقع رد و قبول ترکه به معنی رد و قبول تصفیه آن است و در مالکیت اثر ندارد. میدانیم که پس از فوت مورث، وراث در ماترک شراکت قهری پیدا میکنند و میتوانند ترکه را قبول یا رد کنند.
ماده ۸۶۹ قانون مدنی: حقوق و دیونی که به ترکه میت تعلق میگیرد و باید قبل از تقسیم آن ادا شود از قرار ذیل است:
1. قیمت کفن میت و حقوقی که متعلق است به اعیان ترکه مثل عینی که متعلق رهن است.
2. دیون و واجبات مالی متوفی.
3. وصایای میت تا ثلث ترکه بدون اجازه ورثه و زیاده بر ثلث با اجازه آنها.
ترتیبی که در این ماده بیان شده است ترتیب حق تقدم دیون و حقوق است؛ بنابراین قیمت کفن میت مقدم بر هرگونه هزینه و دینی است و پس از آن دیونی که وثیقه دارد و همچنین ادای دیون و واجبات مالی مقدم بر اجرای وصایای میت است.
ماده ۸۷۰ قانون مدنی: حقوق مزبوره در ماده قبل باید به ترتیبی که در ماده مزبوره مقرر است تادیه شود و مابقی اگر باشد بین وراث تقسیم گردد.
ماده ۸۷۱ قانون مدنی: هرگاه ورثه نسبت به اعیان ترکه معاملاتی نمایند مادام که دیون متوفی تادیه نشده است، معاملات مزبوره نافذ نبوده و دیان میتوانند آن را بر هم زند. دعوی عدم نفوذ تنها از طلبکار پذیرفته میشود و هیچ یک از دو طرف معامله نمیتواند به این بطلان استناد کند. بدین ترتیب باید گفت معامله انجام شده بین دو طرف نافذ و در برابر طلبکاران غیر قابل استناد است. بنابر این ماده عدم نفوذ معاملات مشروط به عدم پرداخت دین است، پس از پرداخت دیگر طلبکار نفعی در اقامه دعوای بطلان معاملات وراث ندارد و به این استناد که معامله قبل از پرداخت دین انجام شده نمیتوان حکم به ابطال آن داد، پس پرداخت دین معامله را نافذ میکند.
ماده ۸۷۲ قانون مدنی: اموال غایب مفقودالاثر تقسیم نمیشود مگر بعد از ثبوت فوت او یا انقضاء مدتی که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند. موت فرضی در حکم موت حقیقی است و اموال غائب بین وراث تقسیم میشود با این تفاوت که اگر خلاف آن فرض اثبات شود و غایب پیدا شود همه چیز به جای خود باز میگردد و کسانی که اموال او را به عنوان وراثت تصرف کردهاند باید آنچه را که از اعیان یا عوض یا منافع اموال مزبور حین پیدا شدن غایب موجود میباشد مسترد دارند. نسبت به آنچه در اثر تصرف وراث تلف یا به دیگران منتقل شده است آنان مسئولیتی ندارد و معاملات باطل نمیشود تنها عوض اخذ شده به غائب داده میشود.
ماده ۸۷۳ قانون مدنی: اگر تاریخ فوت اشخاصی که از یکدیگر ارث میبرند مجهول و تقدم و تأخر هیچ یک معلوم نباشد اشخاص مزبور از یکدیگر ارث نمیبرد، مگر آنکه موت به سبب غرق یا هدم واقع شود که در این صورت از یکدیگر ارث میبرند. شرط ارث بردن زنده بودن وارث در زمان فوت مورث است. اصل عدم توارث در این ماده نتیجه تعارض اجرای اصل تأخر حادث درباره هر یک از درگذشتگان است که تحقق شرط ارث یعنی زنده بودن در زمان مرگ مورث را غیر ممکن میسازد.
ماده ۸۷۴ قانون مدنی: اگر اشخاصی که بین آنها توارث باشد بمیرند و تاریخ فوت یکی از آنها معلوم و دیگری از حیث تقدم و تأخر مجهول باشد، فقط آنکه تاریخ فوتش مجهول است از آن دیگری ارث میبرد. وراثت آنکه تاریخ فوتش مجهول است نتیجه استصحاب حیات او بعد از مرگ کسی است که از او ارث میبرد و در تاریخ معین فوت کرده است. از اصل تأخر حادث نیز همین نتیجه به دست میآید.
ماده ۸۷۵ قانون مدنی: شرط وراثت زنده بودن در حین فوت مورث است و اگر حملی باشد در صورتی ارث میبرد که نطفه او حین الموت منعقد شده و زنده هم متولد شود اگرچه فوراً پس از تولد بمیرد. مقررات ارث پیچیده است.
ماده ۸۷۶ قانون مدنی: با شک در حیات حین ولادت حکم وراثت نمیشود.
ماده ۸۷۷ قانون مدنی: در صورت اختلاف در زمان انعقاد نطفه امارات قانونی که برای اثبات نسب مقرر است رعایت خواهد شد. امارات قانونی در مواد 1158 الی 1160 قانون مدنی آمده است.
ماده 878 قانون مدنی: هرگاه در حین موت مورث حملی باشد که اگر قابل وراثت متولد شود مانع از ارث تمام یا بعضی از وراث دیگر میگردد تقسیم ارث به عمل نمیآید تا حال او معلوم شود و اگر حمل مانع از ارث هیچ یک از سایر وراث نباشد و آنها بخواهند ترکه را تقسیم کنند باید برای حمل حصهای که مساوی حصه دو پسر از همان طبقه باشد کنار گذارند و حصه هر یک از وراث مراعا است تا حال حمل معلوم شود. منظور از مانع در قسمت اول ماده حاجب حرمانی است که به موجب آن وارث نزدیکتر در طبقه و درجه مانع از وراثت وارث دورتر میشود اصطلاحاً میگوییم الاقرب یمنع الابعد. در حالت اخیر ماده برای جنین امین معین میشود مگر اینکه جنین ولی یا وصی داشته باشد.
ماده 879 قانون مدنی: اگر بین وارث غایب مفقودالاثری باشد سهم او کنار گذارده میشود تا حال او معلوم شود، در صورتی که محقق گردد قبل از مورث مرده است حصه او به سایر وراث برمیگردد والا به خود او یا به ورثه او میرسد. در این حالت نیز در زمان تقسیم ترکه باید نماینده شخص غایب اعم از امین، وکیل، وصی یا قیم حضور داشته باشد و تقسیم در دادگاه انجام میشود، تراضی وراث خارج از دادگاه کافی نیست.
ماده 880 قانون مدنی: قتل از موانع ارث است بنابراین کسی که مورث خود را عمداً بکشد از ارث او ممنوع میشود اعم از اینکه قتل بالمباشره باشد یا بالتسبیب و منفرداً باشد یا به شرکت دیگری.
ماده 881 قانون مدنی: در صورتی که قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد، مفاد ماده فوق مجری نخواهد بود. در مورد قتل شبه عمد قانونگذار تکلیف را مشخص ننموده است و ماده 881 نیز تنها قتل غیر عمد را از شمول ماده 880 خارج دانسته است. به نظر میرسد در قتل غیر عمد نیز به دلیل فقدان قصد در قاتل میتوان گفت از شمول ماده 880 خارج باشد.
سوال) اگر شخصی اقدام به قتل عمدی حاجب خویش نماید، آیا حکم ماده 880 جاری است؛ مثلاً شخصی پدر خود را به قتل میرساند تا از پدربزرگ خویش (پدر پدرش) ارث ببرد؟ پاسخ به این سوال اختلافی است برخی حقوقدانان مانند مرحوم دکتر امامی پاسخ را منفی میداند و در این حالت نسبت به ممنوع شدن قاتل از ارث تردید نموده است و برخی پاسخ را مثبت میدانند و معتقدند عبارت قسمت اول ماده که میگوید قتل از موانع ارث است راه را برای تفسیر گسترده باز گذاشته و با وحدت ملاک از ماده 880 که انگیزه ارث بردن است میتوان پاسخ مثبت داد و قاتل را از ارث محروم دانست. منتهی در حالتی که قاتل وارث را میکشد انگیزه که همان ارث بردن است در او مفروض است اما در حالتی که قاتل حاجب را میکشد انگیزه او که ارث بردن بوده است باید اثبات گردد. سقط جنین نیز از جهت ممنوع ساختن از ارث در حکم قتل است. هرگاه شوهری زوجه خود را در فراش مرد دیگری ببیند و او را به قتل برساند به نظر میرسد که از ارث او محروم نمیگردد زیرا اولاً انگیزه او در آن لحظه ارث بردن نبوده است و در ثانی قانونگذار او را از مجازات اصلی یعنی قصاص معاف کرده است پس بنابراین از آثار تبعی آن مانند محرومیت از ارث هم معاف میباشد. ثالثاً ماده 881 صراحتاً اعلام نموده قتل عمدی مورث به حکم قانون یا برای دفاع باشد مشمول ماده 880 نخواهد بود. هرچند در این باره نظر مخالف هم وجود دارد. معاونت در قتل مورث نیز مانند شرکت در قتل است و مانع ارث است.
ماده 881 مکرر قانون مدنی:کافر از مسلم ارث نمیبرد و اگر در بین ورثه متوفای کافری، مسلم باشد وراث کافر ارث نمیبرند اگرچه از لحاظ طبقه و درجه مقدم بر مسلم باشند. کافر در این ماده اعم از کافر ذمی و حربی است. اگر از میان وراث کافری ادعای مسلمانی کند اقرار او به اسلام برای محروم ساختن سایر وراث کافی نیست بلکه باید ادعای او اثبات شود.
ماده 882 قانون مدنی: بعد از لعان زن و شوهر از یکدیگر ارث نمیبرند و همچنین فرزندی که به سبب انکار او لعان واقع شده از پدر و پدر از او ارث نمیبرند لیکن فرزند مزبور از مادر و خویشان مادری خود و همچنین مادر و خویشان مادری از او ارث میبرند.
ماده 883 قانون مدنی: هر گاه پدر بعد از لعان رجوع کند پسر از او ارث میبرد لیکن از ارحام پدر و همچنین پدر و ارحام پدری از پسر ارث نمیبرند.
ماده 884 قانون مدنی: ولدالزنا از پدر و مادر و اقوام آنان ارث نمیبرد، لیکن اگر حرمت رابطهای که طفل ثمره آن است نسبت به یکی از ابوین ثابت و نسبت به دیگری به واسطه اکراه یا شبهه زنا نباشد طفل فقط از این طرف و اقوام او ارث میبرد و بالعکس.
ماده 885 قانون مدنی: اولاد و اقوام کسانی که به موجب ماده 880 از ارث ممنوع میشوند محروم از ارث نمیباشند بنابراین اولاد کسی که پدر خود را کشته باشد از جد مقتول خود ارث میبرد اگر وارث نزدیکتری باعث حرمان آنان نشود.
در حجب
ماده 886 قانون مدنی: حَجْب حالت وارثی است که به واسطه بودن وارث دیگر از بردن ارث کلاً یا جزئاً محروم میشود.
ماده 887 قانون مدنی: حجب بر دو قسم است: قسم اول آن است که وارث از اصل ارث محروم میگردد مثل برادرزاده که به واسطه بودن برادر یا خواهر متوفی از ارث محروم میشود یا برادرانی که با بودن برادر ابوینی از ارث محروم میگردند. قسم دوم آن است که فرض وارث از حد اَعلی به حد اَدنی نازل میگردد مثل تنزل حصه شوهر از نصف به ربع در صورتی که برای زوجه اولاد باشد و همچنین تنزل حصه زن از ربع به ثُمن در صورتی که برای زوج او اولاد باشد.
ماده 888 قانون مدنی: ضابطه حجب از اصل ارث رعایت اقربیت به میت است بنابراین هر طبقه از وراث طبقه بعد را از ارث محروم مینمایند مگر در مورد ماده 936 و موردی که وارث دورتر بتواند به سمت قائم مقامی ارث ببرد که در این صورت هر دو ارث میبرند. در درون هر طبقه نیز وارثی که درجه قرابت نزدیکتری با متوفی دارد حاجب وراث دورتر میشود؛ مثلاً وجود فرزند مانع ارث بردن نوه متوفی میشود.
ماده 889 قانون مدنی: در بین وراث طبقه اولی اگر برای میت اولادی نباشد اولادِ اولاد او هر قدر که پایین بروند قائم مقام پدر یا مادر خود بوده و با هر یک از ابوین متوفی که زنده باشد ارث میبرند ولی در بین اولاد اَقرب به میت اَبعد را از ارث محروم مینماید.
ماده 890 قانون مدنی: در بین وراث طبقه دوم اگر برای متوفی برادر یا خواهر نباشد اولاد اخوه هر قدر که پایین بروند قائم مقام پدر یا مادر خود بوده با هر یک از اجداد متوفی که زنده باشد ارث میبرند لیکن در بین اجداد یا اولاد اخوه اَقرب به متوفی اَبعد را از ارث محروم میکند. مفاد این ماده در مورد وارث طبقه سوم نیز مجری میباشد.
ماده 891 قانون مدنی: وراث ذیل حاجب از ارث ندارند: پدر - مادر - پسر - دختر - زوج و زوجه. این ماده مربوط به حجب از اصل ارث است نه حجب از بعض فرض (نقصانی) که در ماده 892 آمده است.
ماده 892 قانون مدنی: حجب از بعض فرض در موارد ذیل است:
الف. وقتی که برای میت اولاد یا اولادِ اولاد باشد در این صورت ابوین میت از بردن بیش از یک ثلث محروم میشوند مگر در مورد ماده 908 و 909 که ممکن است هر یک از ابوین به عنوان قرابت یا رد بیش از یک سدس ببرد و همچنین زوج از بردن بیش از یک ربع و زوجه از بردن بیش از یک ثمن محروم میشود.
ب. وقتی که برای میت چند برادر یا خواهر باشد در این صورت مادر میّت از بردن بیش از یک سدس محروم میشود مشروط بر اینکه: اولاً لااقل دو برادر یا یک برادر با دو خواهر یا چهار خواهر باشند. ثانیاً پدر آنها زنده باشد. ثالثاً از ارث ممنوع نباشد مگر به سبب قتل. رابعاً ابوینی یا ابی تنها باشند. حداقل میزان ارث برای ابوین یک ششم از ترکه برای هر یک از آنها است که در صورت وجود فرزند برای متوفی بیش از آن ارث نمیبرند اما در صورت نبودن فرزند برای متوفی سهم پدر دو سوم و سهم مادر یک سوم است. فرض پدر هیچگاه بیش از یک ششم ترکه نیست بقیه تا دو ثلث را در صورت نبودن فرزند برای متوفی به ارث میبرد. برادر و خواهر متوفی بدون اینکه ارث ببرند حاجب مادر قرار میگیرند و این امر نشانه آن است که میان حجب و ارث ملازمه وجود ندارد. در بند ثالثاً از بخش (ب) ماده مقصود ممنوع نبودن از ارث برای برادر و خواهر است که به اشتباه با فعل مفرد نباشد آمده است و نباید آن را متوجه مادر کرد.
به دلیل آنکه میزان سهمالارث وراث در قانون مدنی به صراحت و شفاف مشخص گردیده است و تفسیر خاصی را نمیطلبد؛ در این بخش عین مواد مرتبط از قانون مدنی ذکر شده است. بدیهی است چنانچه مادهای دارای نکتهای باشد؛ در ذیل آن آمده است.
در سهمالارث طبقه اول
ماده 906 قانون مدنی: اگر برای متوفی اولاد یا اولادِ اولاد از هر درجه که باشند موجود نباشد هر یک از ابوین در صورت انفراد تمام ارث را میبرد و اگر پدر و مادر میت هر دو زنده باشند مادر یک ثلث و پدر دو ثلث میبرد لیکن اگر مادر حاجب داشته باشد سدس از ترکه متعلق به مادر و بقیه مال پدر است.
ماده 907 قانون مدنی: اگر متوفی ابوین نداشته و یک یا چند نفر اولاد داشته باشد ترکه به طریق ذیل تقسیم میشود: اگر فرزند منحصر به یکی باشد خواه پسر خواه دختر تمام ترکه به او میرسد. اگر اولاد متعدد باشند ولی تمام پسر یا تمام دختر ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود. اگر اولاد متعدد باشند و بعضی از آنها پسر و بعضی دختر، پسر دو برابر دختر میبرد.
ماده 908 قانون مدنی: هر گاه پدر یا مادر متوفی یا هر دو ابوین او موجود باشند با یک دختر، فرض هر یک از پدر و مادر سدس ترکه و فرض دختر نصف آن خواهد بود و مابقی باید بین تمام وراث به نسبت فرض آنها تقسیم شود مگر اینکه مادر حاجب داشته باشد که در این صورت مادر از مابقی چیزی نمیبرد.
ماده 909 قانون مدنی: هر گاه پدر یا مادر متوفی یا هر دو ابوین او موجود باشند با چند دختر، فرض تمام دخترها دو ثلث ترکه خواهد بود که بالسویه بین آنها تقسیم میشود و فرض هر یک از پدر و مادر یک سدس و مابقی اگر باشد بین تمام ورثه به نسبت فرض آنها تقسیم میشود مگر اینکه مادر حاجب داشته باشد در این صورت مادر از باقی چیزی نمیبرد. در صورتی که پدر و مادر با دو دختر وارثان متوفی باشند سهم دو دختر دو سوم و سهم پدر و مادر یک سوم است و چیزی از ترکه باقی نمیماند تا به وارثان رد شود. به همین جهت در پایان ماده در مورد بخش زاید با قید "اگر باشد" آمده است که فرض آن ناظر است به موردی که دو دختر با مادر یا پدر تنها باشد. در این فرض آنکه با دختران است اگر مادر تنها باشد چون پدر وجود ندارد مادر حاجب ندارد، در نتیجه عدهای بیان نمودهاند قید پایانی ماده در مورد حاجب داشتن مادر بیمورد و زاید است.
ماده 910 قانون مدنی: هرگاه میت اولاد داشته باشد گرچه یک نفر، اولادِ اولاد او ارث نمیبرند.
ماده 911 قانون مدنی: هرگاه میت اولادی بلاواسطه نداشته باشد اولادِ اولاد او قائم مقام اولاد بوده و بدین طریق جزو وارث طبقه اول محسوب و با هر یک از ابوین که زنده باشد ارث میبرد. تقسیم ارث بین اولادِ اولاد بر حسب نسل به عمل میآید، یعنی هر نسل حصه کسی را میبرد که به توسط او به میت میرسد، بنابراین اولاد پسر دو برابر اولاد دختر میبرند. در تقسیم بین افراد یک نسل پسر دو برابر دختر میبرد.
ماده 912 قانون مدنی: اولادِ اولاد تا هر چه که پایین بروند به طریق مذکور در ماده فوق ارث میبرند با رعایت اینکه اقرب به میت ابعد را محروم میکند.
ماده 913 قانون مدنی: در تمام صور مذکوره در این مبحث هر یک از زوجین که زنده باشد فرض خود را میبرد و این فرض عبارت است از نصف ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولادِ اولاد نداشته باشد و از ربع ترکه برای زوج و ثمن آن برای زوجه در صورتی که میت اولاد یا اولادِ اولاد داشته باشد و مابقی ترکه بر طبق مقررات مواد قبل مابین سایر وراث تقسیم میشود.
ماده 914 قانون مدنی: اگر به واسطه بودن چندین نفر صاحبان فرض، ترکه میت کفایت نصیب تمام آنها را نکند نقص بر بنت و بنتین وارد میشود و اگر پس از موضوع کردن نصیب صاحبان فرض زیادتی باشد و وارثی نباشد که زیاده را به عنوان قرابت ببرد این زیاده بین صاحبان فرض بر طبق مقررات مواد فوق تقسیم میشود، لیکن زوج و زوجه مطلقاً و مادر اگر حاجب داشته باشد از زیادی چیزی نمیبرد.
ماده 915 قانون مدنی: انگشتری که میت معمولاً استعمال میکرده و همچنین قرآن و رختهای شخصی و شمشیر او به پسر بزرگ او میرسد، بدون اینکه از حصه او از این حیث چیزی کسر شود مشروط بر اینکه ترکه میت منحصر به این اموال نباشد.
در سهمالارث طبقه دوم
ماده 916 قانون مدنی: هرگاه برای میت وارث طبقه اولی نباشد ترکه او به وارث طبقه ثانیه میرسد.
ماده 917 قانون مدنی: هر یک از وراث طبقه دوم اگر تنها باشد تمام ارث را میبرد و اگر متعدد باشند ترکه بین آنها بر طبق مواد ذیل تقسیم میشود.
ماده 918 قانون مدنی: اگر میت اخوه ابوینی داشته باشد اخوه ابی ارث نمیبرند در صورت نبودن اخوه ابوینی اخوه ابی حصه ارث آنها را میبرند. اخوه ابوینی و اخوه ابی هیچکدام اخوه امی را از ارث محروم نمیکنند.
ماده 919 قانون مدنی: اگر وارث میت چند برادر ابوینی یا چند برادر ابی یا چند خواهر ابوینی و چند خواهر ابی باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود.
ماده 920 قانون مدنی: اگر وارث میت چند برادر و خواهر ابوینی یا چند برادر و خواهر ابی باشند حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده 921 قانون مدنی: اگر وراث چند برادر امی یا چند خواهر امی یا چند برادر و خواهر امی باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود.
ماده 922 قانون مدنی: هرگاه اخوه ابوینی و اخوه امی با هم باشند تقسیم به طریق ذیل میشود: اگر برادر یا خواهر امی یکی باشد سدس ترکه را میبرد و بقیه مال اخوه ابوینی یا ابی است که به طریق مذکور در فوق تقسیم مینمایند. اگر کلاله امی متعدد باشد ثلث ترکه به آنها تعلق گرفته و بین خود بالسویه تقسیم میکنند و بقیه مال اخوه ابوینی یا ابی است که مطابق مقررات مذکور در فوق تقسیم مینمایند.
ماده 923 قانون مدنی: هر گاه ورثه اجداد یا جدات باشد ترکه به طریق ذیل تقسیم میشود: اگر جد یا جده تنها باشد اعم از ابی یا امی تمام ترکه به او تعلق میگیرد. اگر اجداد و جدات متعدد باشند در صورتی که ذکور باشند ذکور دو برابر اناث میبرد و اگر همه امی باشند بین آنها بالسویه تقسیم میگردد. اگر جد یا جده ابی و جد یا جده امی با هم باشند ثلث ترکه به جد یا جده امی میرسد و در صورت تعداد اجداد امی، آن ثلث بین آنها بالسویه تقسیم میشود و دو ثلث دیگر به جد یا جده ابی میرسد و در صورت تعدد، حصه ذکور از آن دو ثلث، دو برابر حصه اناث خواهد بود.
ماده 924 قانون مدنی: هرگاه میت اجداد و کلاله با هم داشته باشد دو ثلث ترکه به وراثی میرسد که از طرف پدر قرابت دارند و در تقسیم آن حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود و یک ثلث به وراثی میرسد که از طرف مادر قرابت دارند و بین خود بالسویه تقسیم مینمایند، لیکن اگر خویش مادری فقط یک برادر یا یک خواهر امی باشد فقط سدس ترکه به او تعلق خواهد گرفت.
ماده 925 قانون مدنی: در تمام صور مذکوره در مواد فوق اگر برای میت نه برادر باشد و نه خواهر، اولاد اخوه قائم مقام آنها شده و با اجداد ارث میبرند، در این صورت تقسیم ارث نسبت به اولاد اخوه بر حسب نسل به عمل میآید، یعنی هر نسل حصه کسی را میبرد که به واسطه او به میت میرسد، بنابراین اولاد اخوه ابوینی یا ابی حصه اخوه ابوینی یا ابی تنها و اولاد کلاله امی حصه کلاله امی را میبرند. در تقسیم بین افراد یک نسل اگر اولاد اخوه ابوینی یا ابی تنها باشند ذکور دو برابر اناث میبرد و اگر از کلاله امی باشند بالسویه تقسیم میکنند.
ماده 926 قانون مدنی: در صورت اجتماع کلاله ابوینی و ابی و امی کلاله ابی ارث نمیبرد.
ماده 927 قانون مدنی: در تمام مواد مذکوره در این مبحث هر یک از زوجین که باشد فرض خود را از اصل ترکه میبرد و این فرض عبارت است از نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه. متقربین به مادر هم اعم از اجداد یا کلاله فرض خود را از اصل ترکه میبرند. هرگاه به واسطه ورود زوج یا زوجه نقصی موجود گردد نقص بر کلاله ابوینی یا ابی یا بر اجداد ابی وارد میشود.
در سهمالرث طبقه سوم
ماده 928 قانون مدنی: هرگاه برای میت وراث طبقه دوم نباشد ترکه او به وراث طبقه سوم میرسد.
ماده 929 قانون مدنی: هر یک از وراث طبقه سوم اگر تنها باشد تمام ارث را میبرد و اگر متعدد باشند ترکه بین آنها بر طبق مواد ذیل تقسیم میشود.
ماده 930 قانون مدنی: اگر میت اعمام یا اخوال ابوینی داشته باشد اعمام یا اخوال ابی ارث نمیبرند، در صورت نبودن اعمام یا اخوال ابوینی اعمام یا اخوال ابی حصه آنها را میبرند.
ماده 931 قانون مدنی: هرگاه وارث متوفی چند نفر عمو یا چند نفر عمه باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود در صورتی که همه آنها ابوینی یا همه ابی یا همه امی باشند. هرگاه عمو و عمه با هم باشند در صورتی که همه امی باشند ترکه را بالسویه تقسیم مینمایند و در صورتی که همه ابوینی یا ابی باشند حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده 932 قانون مدنی: در صورتی که اعمام امی و اعمام ابوینی یا ابی با هم باشند عم یا عمه امی اگر تنها باشند سدس ترکه به او تعلق میگیرد و اگر متعدد باشند ثلث ترکه و این ثلث را مابین خود بالسویه تقسیم میکنند و باقی ترکه به اعمام ابوینی یا ابی میرسد که در تقسیم ذکور دو برابر اناث میبرد.
ماده 933 قانون مدنی: هرگاه وراث متوفی چند نفر دایی یا چند نفر خاله یا چند نفر دایی و چند نفر خاله با هم باشند ترکه بین آنها بالسویه تقسیم میشود خواه همه ابوینی خواه همه ابی و خواه همه امی باشند.
ماده 934 قانون مدنی: اگر وراث میت دایی و خاله ابی یا ابوینی یا دایی و خاله امی باشند طرف امی اگر یکی باشد سدس ترکه را میبرد و اگر متعدد باشند ثلث آن را میبرند و بین خود بالسویه تقسیم میکنند و مابقی مال دایی و خالههای ابوینی یا ابی است که آنها هم بین خود بالسویه تقسیم مینمایند.
ماده 935 قانون مدنی: اگر برای میت یک یا چند نفر اعمام یا یک یا چند نفر اخوال باشد ثلث ترکه به اخوال و دو ثلث آن به اعمام تعلق میگیرد. تقسیم ثلث بین اخوال بالسویه به عمل میآید لیکن اگر بین اخوال یک نفر امی باشد سدس حصه اخوال به او میرسد و اگر چند نفر امی باشند ثلث آن حصه به آنها داده میشود و در صورت اخیر تقسیم بین آنها بالسویه به عمل میآید. در تقسیم دو ثلث بین اعمام حصه ذکور دو برابر اناث خواهد بود، لیکن اگر بین اعمام یک نفر امی باشد سدس حصه اعمام به او میرسد و اگر چند نفر امی باشند ثلث آن حصه به آنها میرسد و در صورت اخیر آن ثلث را بالسویه تقسیم میکنند. در تقسیم پنج سدس و یا دو ثلث که از حصه اعمام باقی میماند بین اعمام ابوینی یا ابی حصه و ذکور دو برابر اناث خواهد بود.
ماده 936 قانون مدنی: با وجود اعمام یا اخوال اولاد آنها ارث نمیبرند مگر در صورت انحصار وارث به یک پسر عموی ابوینی با یک عموی ابی تنها که فقط در این صورت پسر عمو، عمو را از ارث محروم میکند لیکن اگر با پسر عموی ابوینی خال یا خاله باشد یا اعمام متعدد باشند ولو ابی تنها، پسر عمو ارث نمیبرد.
ماده 937 قانون مدنی: هر گاه برای میت نه اعمام باشد و نه اخوال اولاد آنها به جای آنها ارث میبرند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به واسطه او به میت متصل میشود.
ماده 938 قانون مدنی: در تمام موارد مزبوره در این مبحث هر یک از زوجین که باشد فرض خود را از اصل ترکه میبرد و این فرض عبارت است از نصف اصل ترکه برای زوج و ربع آن برای زوجه. متقرب به مادر هم نصیب خود را از اصل ترکه میبرد باقی ترکه مال متقرب به پدر است و اگر نقصی هم باشد بر متقربین به پدر وارد میشود.
ماده 939 قانون مدنی: در تمام موارد مذکوره در این مبحث و دو مبحث قبل اگر وارث خنثی بوده و از جمله وراثی باشد که از ذکور آنها دو برابر اناث میبرند سهمالارث او به طریق ذیل معین میشود: اگر علائم رجولیت غالب باشد سهمالارث یک پسر از طبقه خود و اگر علائم اناثیت غلبه داشته باشد سهمالارث یک دختر از طبقه خود را میبرد و اگر هیچ یک از علائم غالب نباشد نصف مجموع سهمالارث یک پسر و یک دختر از طبقه خود را خواهد برد.
در میراث زوج و زوجه
ماده 940 قانون مدنی: زوجین که زوجیت آنها دائمی بوده و ممنوع از ارث نباشند از یکدیگر ارث میبرند. از قید زوجیت دائم فهمیده میشود که در نکاح منقطع (متعه) ارث راه ندارد. حتی عدهای معتقدند شرط توارث در نکاح منقطع به دلیل امری بودن مقررات ارث باطل است.
ماده 941 قانون مدنی: سهمالارث زوج و زوجه از ترکه یکدیگر به طوری است که در مواد 913 - 927 و 938 ذکر شده است.
ماده 942 قانون مدنی: در صورت تعدد زوجات ربع یا ثمن ترکه که تعلق به زوجه دارد بین همه آنان بالسویه تقسیم میشود.
ماده 943 قانون مدنی: اگر شوهر زن خود را به طلاق رجعی مطلقه کند هر یک از آنها که قبل از انقضاء عده بمیرد دیگری از او ارث میبرد، لیکن اگر فوت یکی از آنها بعد از انقضاء عده بوده و یا طلاق بائن باشد از یکدیگر ارث نمیبرند.
ماده 944 قانون مدنی: اگر شوهر در حال مرض زن خود را طلاق دهد و در ظرف یک سال از تاریخ طلاق به همان مرض بمیرد زوجه از او ارث میبرد، اگرچه طلاق بائن باشد مشروط بر اینکه زن شوهر نکرده باشد. هرگاه زن ظرف یک سال از تاریخ طلاق بمیرد شوهر از او ارث نمیبرد، زیرا ارث زن در این ماده حکم استثنایی است و باید تفسیر محدود شود. بیماری شوهر باید متصل به مرگ باشد تا حکم این ماده جاری شود پس اگر اگر مرد از آن مرض شفا یافت و سپس مرد زن ارث نمیبرد حتی اگر دوباره به همان مرض مبتلا شود و در نتیجه این ابتلا ظرف یکسال بمیرد.
ماده 945 قانون مدنی: اگر مردی در حال مرض زنی را عقد کند و در همان مرض قبل از دخول بمیرد زن از او ارث نمیبرد لیکن اگر بعد از دخول یا بعد از صحت یافتن از آن مرض بمیرد زن از او ارث میبرد.
ماده 946 قانون مدنی: زوج از تمام اموال زوجه ارث میبرد و زوجه در صورت فرزنددار بودن زوج یک هشتم از عین اموال منقول و یک هشتم از قیمت اموال غیرمنقول اعم از عرصه و اعیان ارث میبرد در صورتی که زوج هیچ فرزندی نداشته باشد سهم زوجه یک چهارم از کلیه اموال به ترتیب فوق میباشد.
تبصره الحاقی 26/5/1389- مفاد این ماده در خصوص وراث متوفایی که قبل از تصویب آن فوت کرده ولی هنوز ترکه او تقسیم نشده است نیز لازمالاجرا است.
ماده 947 قانون مدنی: به موجب ماده واحده قانون اصلاح موادی از قانون مدنی مصوب 06/11/1387 حذف شده است.
ماده 948 قانون مدنی: هرگاه ورثه از اداء قیمت امتناع کنند زن میتواند حق خود را از عین اموال استیفاء کند.
ماده 949 قانون مدنی: در صورت نبودن هیچ وارث دیگر به غیر از زوج یا زوجه شوهر تمام ترکه زن متوفای خود را میبرد، لیکن زن فقط نصیب خود را و بقیه ترکه شوهر در حکم مال اشخاص بلاوارث و تابع ماده 866 خواهد بود.
گروه حقوقی و داوری سپنتا مطالب مربوط به ارث را به زبان ساده توضیح میدهد؛
با مطالعه آن، حقوق خویش را بشناسید.