در سقوط تعهدات


زمانی‌که شخصی در قبال دیگری متعهد است، به یکی از طرق ذیل تعهد وی ساقط می‌گردد:


  • به وسیله وفای به عهد

یکی از بحث برانگیزترین مواد قانون مدنی ماده 265 این قانون است که در بسیاری از موارد باعث اختلاف در رویه دادگاه‌ها گردیده است. در خصوص این ماده، دو نظر کلی وجود دارد که در هر دو زمینه استدلال‌های نیز وجود دارد:

     گروه اول با استناد به اصل عدم و خصوصاً اصل عدم مدیونیت، بیان می‌نمایند، اگر شخصی وجهی به حساب شخص دیگر واریز نماید یا مالی را به وی تسلیم نماید، می‌تواند دعوای استرداد مال یا وجه مطرح کند و در این صورت گیرنده باید مدیونیت دهنده مال را اثبات نماید.

     گروه دوم دادن مال به دیگری را اماره مدیونیت می‌دانند و بیان می‌نمایند که شخص تا مدیون مال یا وجهی نباشد مالی را به دیگری نمی‌دهد یا وجهی به حساب وی واریز نمی‌نماید؛ فلذا دادن مال یا وجه به دیگری اماره‌ای است بر مدیونیت وی و با این وصف اگر کسی مالی یا وجهی به دیگری داد برای اینکه بتواند آن وجه را مسترد کند باید عدم مدیونیت خود را اثبات کند.


در بحث وفای به عهد ذکر این نکته نیز ضروری است که اگر شخص (الف) به شخص (ب) بدهکار باشد، بدهی (الف) توسط شخص (ج) نیز قابل پرداخت است؛ به این امر ایفاء دین از جانب غیر مدیون یا ایفاء دین توسط شخص ثالث نیز گفته می‌شود. اگر شخصی به یک نفر دیون متعدد داشته باشد، تعیین اینکه تادیه‌ای که انجام می‌دهد بابت کدام دین است با شخص مدیون یا همان بدهکار می‌باشد.


  • به وسیله اقاله

یکی از طرق از بین رفتن تعهدات اقاله عقدی است که ایجاد شده است؛ به عنوان مثال اگر عقد بیعی واقع گردید، دو طرف به عنوان خریدار و فروشنده تعهداتی دارند که با برهم زدن عقد یا همان اقاله، تعهداتشان در قبال هم از بین می‌رود. نام دیگر اقاله تفاسخ می‌باشد که در اصطلاح عرفی به آن فسخ طرفینی نیز گفته می‌شود. در اقاله ممکن است تمام عقد و یا بخشی از عقد مورد اقاله قرار گیرد.


  • به وسیله ابراء

در ابراء دائن که همان شخص طلبکار است از طلب خود صرفنظر می‌کند؛ در این حالت مدیون از پرداخت دین بری می‌گردد. برای تحقق ابراء شخص دائن یا طلبکار می‌بایست اهلیت لازم برای ابراء را داشته باشد یعنی بتواند در امور مالی خود تصرف نماید. ابراء دیون یا دین میت هم صحیح است، به عنوان مثال شخص (الف) از شخص (ب) مبلغی طلبکار است و شخص (ب) فوت می‌نماید؛ در اینجا شخص (الف) می‌تواند دین میت را ابراء کند و یا برای مطالبه طلب خود به ورثه وی رجوع کند.


  • به وسیله تبدیل تعهد

در تبدیل تعهد ممکن است، دین، مدیون یا دائن تغییر کند. ممکن است (الف) به (ب) مبلغ هزار دلار بدهکار باشد که توافق کنند به جای آن، طلبکار هزار کیلو برنج دریافت کند. در اینجا تبدیل تعهد به اعتبار تغییر دین اتفاق افتاده است. ممکن است (الف) به شخص (ب) بدهکار باشد و توافق کنند دین (الف) را شخص (ج) بپردازد که در اینجا تبدیل تعهد به اعتبار تبدیل مدیون اتفاق افتاده است. ممکن است (الف) به شخص (ب) بدهکار باشد و توافق نمایند که (ب) بدهی خود را به جای (الف) به (ج) بپردازد که در اینجا تبدیل تعهد به اعتبار تبدیل دائن رخ داده است.


  • به وسیله تهاتر

وقتی دو نفر در قبال یکدیگر مدیون (بدهکار) باشند بین دیون آن‌ها تهاتر واقع می‌شود. از لحاظ حقوقی تهاتر قهری است و نیازی به اراده طرفین برای انجام آن نیست.


  • به وسیله مالکیت مافی‌الذمه

اگر شخص مدیون مالک ما‌فی‌الذمه خود گردد، ذمه او بری می‌شود؛ به عنوان مثال در نظر بگیرید (الف) که فرزند شخص (ب) می‌باشد به شخص (ب) مبلغ دو میلیارد تومان بدهکار است و در همین زمان که باید بدهی خود را پرداخت کند شخص (ب) فوت می‌نماید. به موجب قانون (الف) از شخص (ب) ارث می‌برد و تا مبلغ دو میلیارد تومان از سهم الارث وی با دین وی از بین می‌رود.


موردی برای نمایش وجود ندارد.
دسته‌بندی مطالب وبلاگ