سوء استفاده از ضعف نفس اشخاص


سوء استفاده از ضعف نفس اشخاص در ماده ۵۹۶ قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات توسط قانون‌گذار، جرم‌انگاری گردیده است. در واقع قانون‌گذار با پیش‌بینی این ماده کلیه افراد جامعه را در برابر اشخاص غیر رشید امین محسوب نموده است.


عمل مادی فیزیکی این جرم تحصیل نوشته یا سند (نوشته‌ای که در مقام اثبات حق یا اسقاط ادعا قابل استناد می‌باشد) است. پس اخذ مال از شخص غیر رشید با سوء استفاده از ضعف نفس او یا سوء استفاده از ضعف نفس شخص غیر رشید و ترغیب به انجام معامله زیان‌آور، از شمول این ماده خارج است مگر حالتی که مستقیماً منجر به اخذ نوشته یا سندی به ضرر او شود.


ابهامی که در ماده مار الذکر وجود دارد این است که قانون‌گذار در ابتدا ماده از واژه "شخصی" و در ادامه ماده از واژه "افراد غیر رشید" استفاده نموده است. آیا در این ماده تنها اشخاص غیر رشید مورد حمایت قانون‌گذار قرار گرفته‌اند یا با عنایت به صدر ماده و استفاده قانون‌گذار از کلمه "شخصی" بدون قید و به صورت عام، باید گفت شمول این ماده قابل تسری به همه اشخاص اعم از رشید و غیر رشید می‌باشد؟ اگرچه ظاهر ماده با توسل به تفسیر ادبی نشان می‌دهد که حرف "ی" که در کلمه "شخصی" به کار رفته است، "ی" وحدت است و بدین ترتیب ماده هرگونه سوء استفاده از نفس اشخاص را چه رشید باشند چه غیر رشید، تحت شمول قرار داده است؛ اما پذیرش این نظر منجر به بروز اشکالات ذیل می‌شود:

 

اولاً دامنه ماده به طور غیر قابل قبولی گسترش می‌یابد. دفاع قانون‌گذار از اشخاص رشیدی که از روی هوی و هوس به دیگری سند یا نوشته‌ای می‌دهند، اصلاً قابل قبول نیست. زیرا که انسان همه کارهایی که انجام می‌دهد از روی هوی و هوس است؛ مثلاً به دلیل داشتن خانه بزرگتر یا ماشین بهتر دست به معامله می‌زند. همچنین اگر تفسیر بالا را بپذیریم، عبارت "حوائج شخصی افراد غیر رشید" اضافه به نظر می‌رسد، زیرا که اشخاص غیر رشید هم مشمول همان اشخاص صدر ماده می‌شوند.


ثانیاً بخش انتهایی ماده که به دارندگان ولایت، وصایت یا قیمومت اشاره کرده است، می‌تواند دلیلی بر این باشد که هدف قانون‌گذار تنها حمایت از افراد غیر رشید بوده است. سابقه تاریخی تصویب این ماده هم نشان می‌دهد که قانون‌گذار در پی حمایت از افراد غیر رشید بوده است.


ثالثاً تفسیر به نفع متهم و تفسیر مضیق قوانین کیفری هم اقتضای آن را دارد که دامنه شمول ماده را به اشخاص غیر رشید محدود کنید. پس با این تفاسیر بهتر است بگوییم "ی" به کار رفته در کلمه "شخصی"، "ی" نسبت است و به اشخاص غیر رشید بر می‌گردد.


بنابراین اولین شرط جهت تحقق این جرم آن است که قربانی غیر رشید باشد. در صورت رشید بودن قربانی این جرم محقق نمی‌شود.


آیا منظور قانون‌گذار از کلمه غیر رشید، غیر رشید به معنی عام آن یعنی اشخاص صغیر و مجنون و سفیه بوده است یا نظر بر غیر رشید در معنای خاص آن یعنی اشخاص سفیه داشته است؟


پذیرش معنی اول به نظر معقول‌تر می‌آید؛ زیرا اگر قانون‌گذار تنها قصد حمایت از سفیهان را داشت، به جای کلمه غیر رشید از سفیه استفاده می‌نمود. مضاف بر این که چه دلیلی دارد بگوییم قانون‌گذار قصد داشته از سفیهان که تنها عقل معاش ندارند، حمایت کند؛ اما دو دسته دیگر یعنی صغار و مجانین را که نیاز به حمایت بیشتر دارند، فراموش کرده است.


شرط دوم این است که اخذ یا تحصیل نوشته یا سند با سوء استفاده از ضعف نفس یا هوی و هوس یا حوائج شخص غیر رشید باید صورت گیرد و اگر شخص غیر رشید بدون این که اقدامی از سوی دیگری انجام شود خودش نوشته یا سندی را در اختیار دیگری قرار دهد آن فرد مشمول این ماده قرار نمی‌گیرد و قابل مجازات نیست. اگر شخصی به جای سوء استفاده از ضعف نفس غیر رشید با تهدید و اجبار سند یا نوشته‌ای از او بگیرد، مشمول این ماده نیست بلکه به نظر می‌رسد با ماده ۶۶۸ قانون مجازات اسلامی باب تعزیرات قابل مجازات است. برای تحقق این جرم لازم است که نوشته یا سند تحصیل شده، موجب التزام شخص غیر رشید یا برائت ذمه گیرنده سند یا شخص دیگر شود؛ پس ورود ضرر بالفعل به غیر رشید لازم نیست، بلکه صرف احتمال ورود ضرر یعنی ضرر بالقوه هم کفایت می‌کند. این جرم یک جرم عمدی است که برای تحقق آن اثبات عنصر معنوی ضروری است.



وکلای با سابقه مؤسسه حقوقی و داوری سپنتا ثابت نموده‌اند که احقاق حق، اولویت آنهاست.


موردی برای نمایش وجود ندارد.
دسته‌بندی مطالب وبلاگ