دادگاه تجدیدنظر


تجدید‌نظر‌خواهی یکی از طرق اعتراض به آرای صادره از محاکم بدوی است که قانونگذار در قانون آیین دادرسی دادگاه‌های عمومی و انقلاب در امور مدنی و قانون آیین دادرسی کیفری جهات و ترتیبات رسیدگی آن را پیش‌بینی نموده است. دادگاه صالح برای رسیدگی به تجدیدنظرخواهی نسبت به آرا صادره از محاکم بدوی در اکثر موارد دادگاه تجدیدنظر استان و در برخی مواقع دیوانعالی کشور می‌باشد. محل تشکیل دادگاه‌های تجدیدنظر در مرکز هر استان است و این دادگاه به تعداد مورد نیاز دارای شعبه می‌باشد. دادگاه تجدیدنظر مرکب از یک رئیس و دو عضو مستشار است و جلسات با حضور دو عضو رسمیت می‌یابد. دادگاه تجدیدنظر دارای شعب و دفاتر متعدد است که در دفاتر، مدیر دفتر مسئولیت انجام امور اداری مربوط به خود نظیر تعیین وقت، بایگانی و انجام مکاتبات را بر عهده داشته و در شعب، به آرای مورد تجدیدنظرخواهی توسط  قضات رسیدگی شده و اتخاذ تصمیم صورت می‌گیرد .

 

همانگونه که بیان گردید یکی از روش‌های اعتراض به رأی دادگاه‌های بدوی، تجدیدنظرخواهی در خصوص آرایی است که این امکان برای آن‌ها وجود دارد. این اعتراض باید به موجب دادخواست تجدیدنظر به عمل آید. مهلت مقرر تجدیدنظرخواهی بیست روز برای افراد مقیم ایران و دو ماه برای افراد ساکن خارج از ایران از تاریخ ابلاغ رأی بدوی می‌باشد.


در پرونده‌های کیفری شاکی یا مدعی خصوصی و یا وکیل ایشان، محکوم‌علیه، نماینده و یا وکیل ایشان، دادستان از جهت برائت متهم و یا عدم انطباق رأی با قانون و یا عدم تناسب مجازات حق درخواست تجدیدنظر را دارند.


پس از ثبت تجدیدنظرخواهی در امور حقوقی توسط تجدیدنظرخواه، از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی، شعبه بدوی مکلف است دادخواست تجدیدنظر و ضمایم آن را برای تجدیدنظرخوانده ارسال نماید. تجدیدنظرخوانده ده روز فرصت دارد در مقام پاسخ‌دهی به جهات اعتراض اقدام نماید؛ به این امر اصطلاحاً تبادل لوایح گفته می‌شود. به موجب قانون در امور کیفری تبادل لوایح صورت نمی‌گیرد.


رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر در اکثر موارد در امور حقوقی به صورت غیر حضوری است؛ لکن در امور کیفری گاهی این رسیدگی به صورت حضوری و گاهی به صورت غیر حضوری انجام می‌شود. رسیدگی در دادگاه تجدیدنظر به شرح ذیل انجام می‌گیرد: رئیس شعبه پرونده ‌ارجاعی را بررسی و گزارش جامع آن را تهیه می‌کند و یا به نوبت به یکی از اعضای دادگاه تجدیدنظر استان ارجاع می‌دهد. این عضو گزارش پرونده را که متضمن جریان آن و بررسی کامل در خصوص تجدیدنظرخواهی و جهات قانونی آن است، تهیه و در جلسه دادگاه قرائت می کند. خلاصه این گزارش در پرونده درج می‌شود و سپس دادگاه به شرح زیر اتخاذ تصمیم می‌نماید:

الف) در صورتی که تحقیقات ناقص باشد، قرار رفع نقص صادر می‌کند و پرونده را نزد دادسرای صادر کننده کیفرخواست یا دادگاه صادر کننده رأی می‌فرستد تا پس از انجام دستور دادگاه تجدیدنظر استان آن را بدون اظهار نظر اعاده کند و یا دادگاه تجدیدنظر می‌تواند خود مبادرت به انجام تحقیقات نماید.

ب) هرگاه رأی صادره از نوع قرار باشد و تحقیقات یا اقدامات دیگر ضروری نباشد و قرار مطابق مقررات صادر شده باشد، آن را تأیید و پرونده به دادگاه صادر کننده قرار اعاده می‌شود و چنانچه به هر علت دادگاه تجدیدنظر عقیده به نقض داشته باشد، پرونده برای رسیدگی به دادگاه صادر کننده قرار اعاده می‌شود و آن دادگاه مکلف است خارج از نوبت رسیدگی کند.

پ) هرگاه رأی توسط دادگاهی که صلاحیت ذاتی یا محلی ندارد صادر شود، دادگاه تجدید نظر استان رأی را نقض و پرونده را به مرجع صالح ارسال و مراتب را به دادگاه صادر کننده رأی اعلام می‌کند.

ت) اگر عملی که محکومٌ‌علیه به اتهام ارتکاب آن محکوم شده به فرض ثبوت، جرم نبوده یا به لحاظ شمول عفو عمومی و یا سایر جهات قانونی متهم قابل تعقیب نباشد، رأی مقتضی صادر می‌کند.

ث) در غیر از موارد مذکور در بندهای فوق، هرگاه جرم از جرایم مستوجب مجازات‌های حدود، قصاص و جرایم غیر عمدی مستوجب بیش از نصف دیه و یا جرایم تعزیری درجه چهار و پنج باشد به طور مطلق و در جرایم تعزیری درجه شش و هفت در صورت محکومیت به حبس و در سایر جرایم در صورت اقتضاء دادگاه تجدیدنظر با صدور دستور تعیین وقت رسیدگی، طرفین و اشخاصی را که حضورشان ضروری است احضار می‌کند. طرفین می‌توانند شخصاً حاضر شوند یا وکیل معرفی کنند. در هر حال عدم حضور یا عدم معرفی وکیل مانع از رسیدگی نیست.


چنانچه رأی مورد اعتراض، قرار یا حکم باشد و اعتراض نیز وارد دانسته نشود، رأی توسط دادگاه تجدیدنظر تأیید و جهت اجرای حکم به شعبه بدوی ارجاع می‌گردد. در برخی موارد افراد می‌توانند علیرغم صدور رأی قطعی از دادگاه تجدیدنظردر صورتی که جهات اعاده دادرسی و یا فرجام‌خواهی وجود دارد، نسبت به انجام این امر اقدام نموده و تقاضای رسیدگی به اعتراض خود را از یک مرجع بالاتر داشته باشند.


مطابق ماده ۴۲۷ قانون آیین دادرسی کیفری، آرای دادگاه‌های کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب می‌شود، حسب مورد در دادگاه تجدیدنظر استان همان حوزه قضایی قابل تجدیدنظر و یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام است:
الف) جرایم تعزیری درجه هشت باشد.
ب) جرایم مستلزم پرداخت دیه یا ارش در صورتی که میزان یا جمع آن‌ها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد.

در مورد مجازات‌های جایگزین حبس معیار قابلیت تجدیدنظر همان مجازات قانونی اولیه است.

آراء قابل تجدیدنظر اعم از محکومیت، برائت یا قرار‌ منع تعقیب و قرار موقوفی تعقیب، قرار اناطه و تعویق صدور حکم است. قرار رد درخواست واخواهی یا تجدیدنظرخواهی در صورتی مشمول این حکم است که رأی راجع به اصل دعوی قابل تجدیدنظرخواهی باشد.


همچنین مطابق ماده ۴۳۴ قانون آیین دادرسی کیفری، جهات تجدیدنظرخواهی نسبت به آرا صادره کیفری به شرح زیر است:
الف) ادعای عدم اعتبار ادله یا مدارک استنادی دادگاه
ب) ادعای مخالف بودن رأی با قانون
پ) ادعای عدم صلاحیت دادگاه صادر کننده رأی یا وجود یکی از جهات رد دادرس
ت) ادعای عدم توجه دادگاه به ادله ابرازی
اگر تجدید نظرخواهی به استناد یکی از جهات مذکور در این ماده به عمل آید، در صورت وجود جهت دیگر به آن هم رسیدگی می‌شود.


اشخاص می‌توانند حق تجدیدنظرخواهی خویش را اسقاط نمایند؛ همچنین می‌توانند ضمن تجدیدنظرخواهی اعسار از پرداخت هزینه دادرسی را درخواست نمایند.



آیین رسیدگی در محاکم امری پیچیده و دشوار است؛ این آیین متضمن حفظ حقوق شما در دادرسی است. آیین رسیدگی را با بهره‌گیری از وکلای متخصص در راستای خدمت به استیفای حقوق خویش بکار گیرید.


موردی برای نمایش وجود ندارد.
دسته‌بندی مطالب وبلاگ