فرجامخواهی
فرجامخواهی یکی از طرق رسیدگی به اعتراض است که هم میتواند نسبت به پروندههای حقوقی و هم نسبت به پروندههای کیفری درخواست گردد. ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1392 اشعار میدارد: "آرای دادگاههای کیفری جز در موارد زیر که قطعی محسوب میشود، حسب مورد در دادگاه تجدیدنظر استان همان حوزه قضایی قابل تجدیدنظر و یا در دیوان عالی کشور قابل فرجام است:
- جرایم تعزیری درجه هشت باشد.
- جرایم مستلزم پرداخت دیه یا ارش در صورتی که میزان یا جمع آنها کمتر از یک دهم دیه کامل باشد".
بنابراین یکی از شرایط لازم برای این که بتوان از آرا کیفری، فرجامخواهی نمود، این است که رأی صادره جز موارد مشمول بند (الف) و (ب) ماده 427 آیین دادرسی کیفری نباشد. ذکر این نکته حائز اهمیت است که در مورد مجازاتهای جایگزین حبس، معیار قابلیت تجدیدنظر و فرجامخواهی همان مجازات قانونی اولیه است.
یکی از مواردی که میتوان نسبت به آن فرجامخواهی نمود، مصادیق ذکر شده در ماده 428 قانون آیین دادرسی کیفری میباشد. مطابق با این ماده آرای صادره درباره جرایمی که مجازات قانونی آنها سلب حیات، قطع عضو، حبس ابد و یا تعزیر درجه سه و بالاتر است و جنایات عمدی علیه تمامیت جسمانی که میزان دیه آنها نصف دیه کامل یا بیش از آن است و آرای صادره درباره جرایم سیاسی و مطبوعاتی قابل فرجامخواهی در دیوان عالی کشور است.
در مواردی که رأی دادگاه توام با محکومیت به پرداخت دیه، ارش یا ضرر و زیان است؛ هرگاه یکی از جنبههای مزبور قابل تجدیدنظر یا فرجام باشد، جنبههای دیگر رأی نیز به تبع آن حسب مورد قابل تجدیدنظر یا فرجام است.
به موجب متن ماده 430 قانون آیین دادرسی کیفری فرجامخواهی تنها نسبت به آرایی مسموع میباشد که طرفین دعوی با توافق کتبی حق تجدیدنظر یا فرجامخواهی خود را ساقط نکرده باشند. بنابراین اگر طرفین به نحوی این حق را از خود سلب نموده باشند، امکان فرجامخواهی از آرای کیفری برای آنها امکانپذیر نخواهد بود. همچنین براساس ماده 433 قانون آیین دادرسی کیفری تنها اشخاص زیر حق درخواست تجدیدنظر یا فرجام دارند:
- محکومعلیه، وکیل یا نماینده قانونی او
- شاکی یا مدعی خصوصی و یا وکیل یا نماینده قانونی آنان
- دادستان از جهت برائت متهم، عدم انطباق رأی با قانون و یا عدم تناسب مجازات
حق دادستان در اعتراض به آراء صادره از سوی محاکم از آن روی است که وی نماینده جامعه و مأمور اجرای عدالت محسوب میشود، لذا در مرحله رسیدگی به پرونده در دادگاهها، دادستان همچنان حق اعتراض به آراء صادره را دارد؛ این در واقع اعطای نوعی حق نظارت بر حسن جریان دادرسی در دادگاههای کیفری به دادستان است.
دیوان عالی کشور فقط نسبت به آنچه مورد فرجامخواهی واقع شده و نسبت به آن رأی صادر گردیده است، رسیدگی انجام میدهد. ماده 464 قانون آیین دادرسی کیفری جهات فرجامخواهی کیفری را به شرح ذیل بیان نموده است:
- ادعای عدم رعایت قوانین مربوط به تقصیر متهم و مجازات قانونی او
- ادعای عدم رعایت اصول دادرسی با درجهای از اهمیت منجر به بیاعتباری رأی دادگاه
- عدم انطباق مستندات با مدارک موجود در پرونده
مقصود از اصول دادرسی، اصولی کلی و الزامآور است که اساس برگزاری دادرسی قانونی و منصفانه را ایجاد کرده و برای دادگاهها لازمالرعایه هستند. همچنین مقصود از عدم رعایت این اصول در ماده فوق آن است که بیتوجهی به این اصول به چنان درجهای از اهمیت برسد که موجب بیاعتباری رأی دادگاه شود.
مراحل و نحوه فرجامخواهی کیفری در ماده 439 قانون آیین دادرسی کیفری مورد اشاره قرار گرفته است که مطابق با آن، فرجامخواه باید حسب مورد درخواست یا دادخواست خود را به دفتر دادگاه صادر کننده رأی نخستین یا دادگاه تجدیدنظر و یا دفتر زندان تسلیم کند.
دفتر دادگاه یا زندان باید بلافاصله درخواست را ثبت کرده و رسیدی مشتمل بر نام فرجامخواه و طرف دعوای او، تاریخ تسلیم و شماره ثبت به تقدیم کننده بدهد و همان شماره و تاریخ را در درخواست فرجام درج کند. تاریخ مزبور تاریخ فرجامخواهی محسوب میشود. دفتر دادگاه تجدیدنظر استان یا زندان مکلف است پس از ثبت تقاضای فرجام، بلافاصله آن را به دادگاه صادر کننده رأی نخستین ارسال کند.
در صورتی که تجدیدنظرخواهی یا فرجامخواهی در مهلت مقرر صورت گیرد، دفتر دادگاه صادر کننده رأی نخستین بلافاصله یا پس از رفع نقص، پرونده را حسب مورد به دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور ارسال کرده و این مرجع حکم مقتضی را با توجه به شرایط پرونده صادر مینماید.
توجه به این نکته ضروری است که هرگاه فرجامخواه درخواست یا دادخواست فرجام را مسترد کند، دادگاه صادر کننده رأی نخستین قرار رد درخواست یا ابطال دادخواست فرجام را صادر میکند. چنانچه پرونده به مرجع تجدیدنظر یا فرجام ارسال شده باشد، قرار رد درخواست یا ابطال دادخواست تجدیدنظر یا فرجام توسط دادگاه تجدیدنظر استان یا دیوان عالی کشور صادر میشود.
فرجامخواهی طرفین راجع به جنبه کیفری رای با درخواست کتبی و پرداخت هزینه دادرسی مقرر صورت میگیرد.
مطابق ماده 431 قانون آیین دادرسی کیفری مهلت فرجامخواهی کیفری یا دادخواست تجدیدنظر و فرجام برای اشخاص مقیم ایران بیست روز و برای اشخاص مقیم خارج از کشور دو ماه از تاریخ ابلاغ رأی یا انقضای مهلت واخواهی است. همچنین، مطابق ماده 432 قانون آیین دادرسی کیفری هرگاه تقاضای فرجام خارج از مهلت مقرر تقدیم شود و درخواست کننده عذر موجهی عنوان کند، دادگاه صادر کننده رأی ابتدا به عذر او رسیدگی مینماید و در صورت موجه شناختن آن قرار قبولی درخواست و در صورت غیر موجه بودن آن قرار رد درخواست را صادر مینماید.
در برخی از پروندهها فرجامخواهی آخرین مرحله اعتراض است؛