آیا هر کسی که خرید و فروش می‌کند تاجر است؟ اگرچه در ذهن بسیاری تاجر تنها به کسی اطلاق می‌شود که در بازار داد و ستد می‌کند، اما در حقوق تجارت تاجر مبتنی بر استمرار نوع فعالیت و هدف سودآوری است.


تاجر به چه شخصی اطلاق می‌شود؟

مطابق ماده ۱ قانون تجارت، تاجر شخصی حقیقی یا حقوقی است که شغل معمولی خود را انجام معاملات تجاری قرار بدهد. شرکت‌های سهامی عام، سهامی خاص و تعاونی از این تعریف پیروی نمی‌کنند و حتی اگر به معاملات تجاری اشتغال نداشته باشند، باز هم تاجر محسوب می‌شوند.


منظور از شغل معمولی چیست؟

شغل معمولی فعالیتی است که منبع اصلی درآمد شخص باشد، به طور مداوم و منظم انجام شود و اتفاقی و گذرا نباشد. به عنوان مثال شخصی که هر از چند گاهی یک خودرو می‌خرد و پس از مدتی آن را می‌فروشد، نمی‌توان گفت شغل معمولی او خرید و فروش خودرو است، زیرا این معاملات پراکنده و اتفاقی هستند و ویژگی اصلی شغل معمولی که همان تکرار منظم و مستمر است را ندارند؛ این در حالی است که اگر همین شخص به طور منظم و پیوسته در نمایشگاه خودرو به خرید و فروش مشغول باشد و این کار را به عنوان منبع اصلی درآمد خود قرار دهد، آنگاه می‌توان گفت شغل معمولی او خرید و فروش خودرو است، زیرا که عنصر استمرار و تکرار در فعالیت او وجود دارد.


عنصر کلیدی برای تشخیص تاجر بودن، پذیرش ریسک معاملات و انتفاع شخصی از آن‌ها است. وقتی شخصی صرفاً به عنوان نماینده یا وکیل برای دیگری معاملات تجاری انجام می‌دهد، در واقع ریسک معاملات را نمی‌پذیرد و سود و زیان اصلی معامله متوجه اصیل (کسی که به نمایندگی از او معامله می‌شود) است. در این صورت، نماینده صرفاً به دلیل انجام معاملات به نمایندگی از دیگری، تاجر محسوب نمی‌شود، بلکه شخصی که معاملات برای او و به حساب او انجام می‌شود تاجر است، زیرا او ریسک معاملات را می‌پذیرد و نفع یا ضرر اصلی متوجه اوست.


اعمال تجاری چیست؟

بیان نمودیم که شخصی تاجر است که انجام معاملات تجاری را شغل معمولی خود قرار دهد. پس برای این که بتوانیم تاجر را شناسایی کنیم، لازم است بدانیم منظور از معاملات تجاری چیست. ماده ۲ قانون تجارت، معاملات تجاری را مشخص نموده است. اعمال مندرج در ماده ۲ قانون تجارت صرف‌نظر از اینکه چه کسی آنها را انجام دهد، تجاری محسوب می‌شوند؛ به این اعمال، اعمال تجاری ذاتی گفته می‌شود. با این حال صرف انجام این اعمال به تنهایی موجب تاجر شدن شخص نمی‌شود، بلکه طبق ماده ۱ قانون تجارت شخص باید این اعمال را به عنوان شغل معمولی خود انتخاب کرده باشد تا بتوان او را تاجر دانست؛ به عبارت دیگر، برای تشخیص تاجر بودن یک شخص باید شغل معمولی او را بررسی کرد؛ اگر آن شغل در زمره اعمال ذاتاً تجاری باشد، آن شخص تاجر محسوب می‌شود. علاوه بر ماده ۲ قانون تجارت که اعمال تجاری را در ده بند معرفی کرده است، یک عمل تجاری دیگر به موجب قانون تملک آپارتمان‌ها وجود دارد که باید مورد توجه قرار بگیرد. ماده ۵ قانون تملک آپارتمان‌ها به طور غیر مستقیم ساختن خانه، ساختمان، آپارتمان و ساختن محل کسب به منظور سکونت، پیشه، اجاره یا فروش را تجاری قلمداد کرده است. بنابراین هر شخصی این اعمال را انجام دهد، عمل تجاری انجام داده است و اگر این کارها را شغل معمولی خود قرار داده باشد، تاجر محسوب می‌شود. مصادیق عنوان شده در ماده 2 قانون تجارت عبارتند از:

  • خرید یا تحصیل هر نوع مال منقول به قصد فروش یا اجاره اعم از این كه تصرفاتی در آن شده یا نشده باشد.
  • تصدی به حمل و نقل از راه خشكی یا آب یا هوا به هر نحوی كه باشد.


منظور از تصدی چیست؟ منظور از تصدی این است که اولاً فعالیت مورد نظر در قالب یک مؤسسه یا بنگاه و به صورت تشکیلاتی انجام شود. ثانیاً فعالیت مورد نظر جنبه تکرار و استمرار داشته باشد. منظور از متصدی حمل ‌و نقل این است که شخص در قالب یک مؤسسه و به صورت مستمر (نه موردی و اتفاقی) کالاها یا اشخاص را از جایی به جای دیگر منتقل کند. مطابق این بند تفاوتی نمی‌کند که حمل‌ونقل از راه خشکی، آب یا هوا باشد و هر کسی که شغل معمولی خود را تصدی به حمل‌ و نقل تعیین کرده باشد، اعم از این که اشخاص را با اتوبوس از شهری به شهر دیگر ببرد یا کالاها را با قطار جابه‌جا کند، تاجر است.


  • هر قسم عملیات دلالی یا حق‌العمل‌كاری (‌كمیسیون) و یا عاملی و همچنین تصدی به هر نوع تأسیساتی كه برای انجام بعضی امور ایجاد ‌می‌شود، از قبیل تسهیل معاملات ملكی یا پیدا كردن خدمه یا تهیه و رساندن ملزومات و غیره.


دلالی چیست؟مطابق ماده ۳۳۵ قانون تجارت دلالی به این معنا است که شخص در ازای دریافت اجرت واسطه انجام معاملات شود یا برای کسی که می‌خواهد معامله کند، طرف معامله را بیابد. عمل دلالی حتی اگر برای یک بار انجام شود، عملی ذاتاً تجاری است؛ لکن زمانی باعث تاجر شناختن شخص می‌شود که شغل معمولی شخص باشد.


حق‌العمل‌کاری چیست؟مطابق ماده ۳۵۷ قانون تجارت حق‌العمل‌کاری یعنی شخص حق‌العمل‌کار نسبت به شخص دیگری که اصطلاحاً آمر نامیده می‌شود، متعهد شود که معاملاتی را مطابق دستورات آمر به نام خودش اما به حساب وی انجام دهد.


عاملی چیست؟عاملی یعنی شخص عامل، اموری را در ازای دریافت اجرت به نام و به حساب شخصی دیگر انجام دهد. اگر فرد شغل معمولی خود را عاملی قرار داده باشد، تاجر است.


  • تأسیس و به كار انداختن هر قسم كارخانه مشروط بر این كه برای رفع حوائج شخصی نباشد.
  • تصدی به عملیات حراجی
  • تصدی به هر قسم نمایشگاه‌های عمومی


منظور از نمایشگاه عمومی هر جایی است که در آن چیزی برای نمایش عمومی وجود داشته باشد و دیگران بتوانند با پرداخت هزینه‌ از آن بازدید کنند، مثلاً هرگاه مجموعه‌ای از تابلوهای مختلف یا گل و گیاه در جایی برای نمایش گردآوری شوند تا دیگران با خرید بلیط از آن‌ها بازدید کنند، می‌توان گفت یک نمایشگاه برگزار شده است.


  • هر قسم عملیات صرافی و بانكی

در مورد عملیات بانکی می‌توان به مواردی مثل اعطای وام و اعتبار، افتتاح و نگاهداری حساب، صدور ضمانت‌نامه، تنزیل اسناد تجاری و ... اشاره کرد.

 

برای شناسایی عملیات صرافی می‌توانیم به دستورالعمل اجرایی تأسیس، فعالیت و نظارت بر صرافی‌ها رجوع نماییم. مطابق بند ۴ از ماده یک دستورالعمل مارالذکرعملیات صرافی انجام هر یک از فعالیت‌های خرید و فروش ارز، عملیات مربوط به حواله‌های ارزی از طریق مؤسسات اعتباری و ارائه‌ی خدمات ارزی برون مرزی از طریق کارگزاران در چارچوب قوانین و مقررات ارزی است. همچنین در بند ۶ خدمات ارزی برون مرزی مشتمل بر دو فعالیت تعریف شده‌ است که شامل پرداخت وجه توسط مشتری به صرافی در داخل کشور و دریافت معادل ارزی آن از کارگزار در خارج از کشور و پرداخت ارز توسط مشتری به کارگزار در خارج از کشور و دریافت معادل آن از صرافی در داخل کشور است.


  • معاملات برواتی اعم از این که بین تاجر و غیر تاجر باشد.

منظور از معاملات برواتی صدور، قبولی، ظهرنویسی و ضمانت برات است که تجاری محسوب می‌شوند.


  • عملیات بیمه بحری و غیر بحری

مطابق ماده ۱ قانون بیمه، بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد می‌کند در ازای پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر، در صورت وقوع یا بروز حادثه، خسارت وارده بر او را جبران نموده یا وجه معینی پردازد.


  • كشتی‌سازی، خرید و فروش كشتی، كشتی‌رانی داخلی یا خارجی و معاملات راجع به آن‌ها

کشتی‌سازی عملی ذاتاً تجاری است. در این بند، قیدی راجع به فرایند تولید یا ظرفیت تولید کشتی وجود ندارد. بنابراین به نظر می‌رسد که ساختن کشتی به هر نحو، عملی تجاری است و اگر شغل معمولی شخص باشد، می‌توانیم او را تاجر بدانیم. خریدن کشتی و فروختن کشتی هر دو عمل تجاری هستند. البته فقط زمانی شخص را بدین واسطه تاجر تلقی می‌کنیم که شغل معمولی خود را خریدن یا فروختن کشتی قرار داشته باشد. در قیاس با بند یک از ماده ۲ قانون تجارت باید گفت که در مورد خرید کشتی برخلاف خرید یا تحصیل سایر اموال منقول لازم نیست که خریدار لزوماً قصد فروش آن را داشته باشد، بلکه حتی اگر کشتی را جهت استفاده‌ی شخصی خریده باشد، نیز مرتکب عمل تجاری شده است. کشتی‌رانی به معنای حمل‌ونقل کالا یا انسان با کشتی و به قصد انتفاع و سود بردن است. اگر شخصی مسافران را با کشتی شخصی خود از شهری به شهر دیگر منتقل کند و از آن‌ها پول بگیرد، عمل تجاری انجام داده است. در اینجا بر خلاف بند ۲ که تصدی به حمل‌ونقل را عمل تجاری می‌دانست، کلمه‌ی تصدی به کار نرفته است، لذا کشتی‌رانی حتی اگر سازمان‌یافته نباشد، عمل تجاری به حساب می‌آید.


برخی اعمال به اعتبار طرفین قرارداد، تجاری تلقی می‌شوند؛ به این دسته اعمال، اعمال تجاری تبعی گفته می‌شود. به عبارت دیگر در معاملاتی که یکی از طرفین یا هر دو طرف معامله تاجر باشند، این اعمال تجاری به حساب می‌آیند که مصادیق آن در ماده 3 قانون تجارت مورد تصریح قانونگذار قرار گرفته است.


به طور خلاصه می‌توان گفت اگر تاجر مورد نظرمان یک شرکت تجاری باشد، کلیه معاملات آن تجاری فرض می‌شود، مگر معاملات مربوط به اموال غیر منقول که مطابق ماده ۴ قانون تجارت، غیر تجاری هستند، لکن اگر تاجر مورد نظرمان شرکت تجاری نباشد و یک شخص حقیقی باشد، چند حالت قابل تصور است:

اگر تاجر با تاجر دیگری معامله کند، یعنی هر دو طرف معامله تاجر باشند، این معامله تجاری است مگر این که مربوط به مال غیر منقول یا برای رفع حوائج و نیازهای شخصی (نه تجاری) باشد.

وقتی تاجر با غیر تاجر معامله می‌کند، اگر معامله برای رفع حوائج تجارتی باشد، تجاری است و اگر برای رفع حوائج شخصی باشد، غیر تجاری است.

اگر کارگران و مستخدمان تاجر به دستور و به حساب تاجر اقدام به معامله کنند، این معاملات تجاری است. البته به شرطی که این معاملات مربوط به اموال غیر منقول نباشند و برای رفع حوائج تجاری صورت پذیرند.



تعریف دقیق تاجر و شناسایی عملیات تجاری سنگ بنای بسیاری از مقررات حقوق تجارت است. تشخیص تاجر بودن از غیر تاجر بودن دارای آثار متفاوتی می‌باشد، به عنوان مثال شخص غیر تاجر اگر قادر به پرداخت دیون خود نباشد؛ باید دادخواست اعسار ثبت نماید، لکن اگر شخص تاجر باشد، تنها می‌تواند دادخواست ورشکستگی ثبت نماید. همچنین شخص تاجر دارای تکالیفی است که عدم انجام برخی از آنها برای وی مسئولیت کیفری به دنبال دارد. اگر در این خصوص نیاز به مشاوره تخصصی دارید، می‌توانید با وکلای گروه حقوقی و داوری سپنتا در ارتباط باشید.




09120449579                    09120169544